امر به معروف و نهی از منکر را بایستی در همان معنای اصیل و وسیع اسلامی آن در نظر بگیریم و عمل کنیم.زیرا بسیاری از مصداق منکرها و معروف ها در جامعه،هر روز رنگ و قیافهء تازه ای به خود می گیرد و اگر مفاهیم ما از آنها فقط در یک یا چند قالب ذهنی خشکی متحجر شود تنها و تنها یک یا چند مصداق خارجی ثابتی را بشناسیم که ویژهء دوران گذشته است،یا حتی حال،در نظام ویژه ای،در این صورت با گذشت زمان،اساسا معروف و منکری وجود نخواهد داشت!مردم از منکرهای دیگری رنج خواهند برد و معروف های دیگری را نیازمند خواهند بود و مذهب از معروف و منکرهای دیگری حرف خواهد زد و این فاصله،مذهب را از زمان عقب خواهد انداخت!
موارد زکات،حتی در آمریکای فعلی هم بر اساس تولید عهد دامداری عربستان است: نقدین(طلا و نقره)،انعام ثلاثه(شتر،گوسفند،گاو) و غَلّات اربعه(گندم،جو،خرما،مویز) ! اکنون درست برعکس صدر اسلام فقط ورشکسته های اقتصادی باید زکات بدهند!
اگر امروز مفهوم معروف یا منکر را فقط در فلان جور لباس پوشیدن یا فلان اندازه ریش داشتن متحجر کردیم،پس از اصلاح لباس و وضع ریش مردم،دیگر موضوعی برای امر به معروف و نهی از منکر نمانده است.در صورتی که یک روز استعمار – چه نو و چه کهنه اش – مصداق منکر است،روز دیگر که این پدیده از میان رفت،مثلا استثمار طبقاتی،مصداق منکر خواهد بود و روزی هم که استثمار طبقاتی از بین رفت،آنگاه مثلا فسادهای اخلاقی جانشین آن خواهد شد و یا شخصیت پرستی و یا خودخواهی ملی و یا برتری جوئی های قدرت طلبانه و یا خیانت به مبانی اصلی و بدعت یا تجدید نظرطلبی های انحرافی!
بزرگترین منکرها همین است که ما دایرهء امر به معروف و نهی از منکر را در چارچوب مسائل فرعی و فردی محصور کنیم و به پدیده های ثابتی منحصر!
بزرگترین منکرات امروز در چشم بهترین امتی که برای مردم خروج کرده است،امپریالیسم بین المللی،صهیونیسم جهانی،استحمار،استعمار کهنه و نو،استثمار،استبداد،تضاد طبقاتی،کارتل ها،تراست ها،نژادپرستی،استعمار فرهنگی،غربزدگی و...است و به حکم اینکه توسل به منسوخ برای نفی ناسخ و مرجوح برای غفلت از راجح و تکیه بر فرع،به جای یک اصل و پرداختن به امر فردی برای گریختن از امر جمعی و طرح یک حق کوچکتر برای جهل از یک حق بزرگتر،خیانت است،هرکسی که در شرایط فعلی،به مردم،منکری پایین تر از این منکرات را معرفی کند و مردم را به ریش ببندد تا از ریشه غافل مانند،امر به منکر و نهی از معروف کرده است!
و این بر عهدهء رهبری علمی و اجتهاد فقهی هر عصری است که از طریق اجتهاد،معروف ها و منکر های زمان خود را کشف و مشخص کند و آنگاه امر به معروف و نهی از منکر را رهبری کند.در یک چنین شرایطی است که این دو کلمهء زیبا و عمیق و حیاتی،ارزش عملی جهانی و جاودانهء خود را همواره حفظ خواهند کرد،چه،امر به معروف و نهی از منکر،چیزی نیست جز مسئولیت جمعی و جاودانی روشنفکر که همواره بر آن تأکید می شود.
ادامه دارد...